نکات بازار مالی

جبرمارکت

ماركت تمايل دارد كارى راكه اكثريت انجام ميدهند را انجام دهد..منظور از اكثريت در بازارهاى مالى حجم بالا است يعنى آن افرادى كه حجم بالا دارند. اين اكثريت ميتواند اقليت باشد يعنى اقلينى كه اكتريت حجم در دست آنها است و ماركت هميشه به سمتى مى رود كه حجم بزرگترى از ماركت به آن سمت سرازیر شده باشد حالا مهم نيست كه اين اكتربت آدم ها باشند مثلا 200 ميليون نفر بخواهند يه سمتى بروند اما حجم يايينى داشته باشند ,  200 آدم يا 200 بانک بزرگ با حجم زياد ميتوانند خلاف تمام آن 200 ميليون نفر معامله كنند و ماركت را به آن سمت ببرند براى اينكه بفهميم ماركت به كذام سمت مى خواهد برود بايد به سمت جب نمودار نكاه كنيم تا ببينيم كه احتمال دارد سمت راست نمودار به چه شكلى درآيد.چون ما هيج ايده اى ازآينده بازار نمى توانيم داشته باشيم ،اينكه اكر فردى بگويد كه ميتواند دقيقا بگويدكه درآينده چه اتفاقى ميخواهد بيوفتد مطمئن باشيد كه دروغ ميگويد.اولين قانونى كه شما بايد بدانيد اين است كه هيچكس از آينده بازار خبرى ندارد و ما فقط داريم احتمالات را دنبال مى كنيم و اين احتمالات هستند كه با رعايت قوانين مديريت سرمايه باعث ميشود كه ما سود كنيم.

معامله گران به سرعت یاد میگیرند که چگونه پول از دست بدهند.

اين خيلى مهم است چون وقتى شما روزهاى اول وارد بازارمیشوید اگر علم درست این کار رو نداشته باشیداولین کاری که ميكنيد اين است كه يول از دست ميدهيد واين يول آنقدر از دست ميرود تا جايى كه يولى برايتان نميماند و مجبور مىشويد ازبازار خارج شويد براى همين استمرار و ماندگارى در بازار مهم اسث.

نكته: بدانيد كه اين بازار بوده ، هست و خواهد بود مهم ترین قسمت این است که شما بیایید و در این بازار باقی بمانید.

کلا چند حالت  برای شما هنگام ورود به مارکت وجود دارد :

‏1-شروع به تريد ميكنيد و انقدر ضرر ميكنيد نا اكانت تان ازدست ميرود اين شخص ، شخصى است كه نه دائش دارد، نه مديربت سرمايه و نه روانشناسى هيج چيزى ندارد.

2-شروع به تريد مى كنيد چند وقت درجا ميزنيد اما در نهايت بازهم ضرر مى كنيد و اكانت تان ازبين مى رود اين شخص كمى اطلاعات و دانش دارد.

3-اما اكر شما قوانين مديريت سرمايه و دانش را تلفيق كنيد مطمئن باشید که روند شما در روزهای اول خنثی است و شما دور خودتان مى جرخيد اما اين يك نشانه فوق العاده خوبى است چون شما در اين بازار ماندگار شديد و اگر بتوانيد به اين نقطه برسيد بعد از مدت كوتاهى روند شماصعودى مبشود.

‏نكته: يس مرحله اول اين است كه شما از ضرر خارج شويد یعنی ضرر نکنید . مرحله دوم این است که در بازار مستمر بمانید و مرحله سوم اینکه سودآور باشید.

بعد از از دست دادن مقداری کافی از پول ، بسیاری از افراد به دنبال کمک میگردند، مستاصل شده و به هرچیزی ایمان می آورند . بسیاری را مانند پیامبران موعظه میکنند که کندل استیک یک راه آسمانی  به بازارهای مالی است.

وقتى وارد بازارهاى مالى مى شويد هركسى يك چيزى ميگويد يكى مى گويد تكنيكال كافيه ، فاندامنتال كافيه يكى میگه روانشناسی خوبه یکی میگه الیوت و  هارمونیک کندل خوبه و… انواع روش ها رو می گویند.اما بزرگ ترين چيزى كه بايد در نظر داشته باشيد اين است كه اين بازار صرف اينكه ازجه روشى استفاده ميكنيد. ماركت دارد با چیز ديگرى کنترل میشود.

بخش دوم : قانون 60-40

در بازارهاى مالى و در تحليل قيمتى، شما هميشه بين 60 الی 40 درصد ازمواقع ميتوانيد به تحليل خودتان اعتبار بدهيد.مثلاتحليلى 60 درصد احتمال برد و 40 درصد احتمال موفق نشدن دارد یا تحلیلی 40 درصد احتمال برد و 60 درصد احتمال موفق نشدن دارد.

نكته: ما 60 به 40 را زمانى در نظر ميگيريم كه شما اين علم را داشته باشيد.

پنجمین نکته بازار مالی

همه چیز همیشه کار نمیکند.

همه چيز بعضى از زمان ها كار ميكند.

بيشترچيزها در 60 الی 40 درصد مواقع كار ميكنند.

اين بيس كلى تحليل ما در پرايس اكشن و تحليل قيمتى است.

در معامله گرى اگر ندانيد جه كسى در دام افتاده و قرار است ضرر کند به زودی کشف میکنید که این شمایید که در دام افتاده اید.اگر شما وارد یک معامله شوید و ایمان نداشته باشید که آن دقیق انجام شده  احتمال دارد که این همان 40% مواقعی باشد که شما در دام یک معامله اشتباه افتاده اید.

حالا چرا 60 الی 40 درصد؟ جون هر كارى شما كنيد شما در واقع داريد ييش بينى قيمت ميكنيد شما از قطعيت بعد قيمت واقف نيستيد.يك زمانى شما ازموفق شدن اشتباه مى كنيد(يعنى شما تحليل ميكنيد كه موفق مى شوى اما نمى شويد) يك زمانى هم هستت كه شما تحليل ميكنيد و اين تحليلتان را ضعيف مى ينداريد اما مى بينيد كه همان معامله يك معامله خيلى خوبى در مى آيد.

پس شما نمى توانيد بگوييد كه معاملات شما خيلى سودده ميشود و براساس أن برنامه بچينيد.

ششمین نکته بازار مالی

ما در پرایس اکشن همه چیز را در کف قرار میدهیم اگر شما بیایید انتظارتان را در کف بگذارید هر اتفاقی بیفتد شما انتظارش را دارید.

نکته : قانون 60 ، 40 این را نمی گوید که شما به ریت 80 ، 90 نخواهید رسید! این را میگوید که  که موقع تحلیل شما باید بیس کارتان بین این درصدها متغیر باشد و بر اساس این درصد ها تصمیم گیری کنید که در بحث پرایس اکشن  به آن میپردازیم که شما بتوانید معادله موفقیت خودتان را بسنجید.یک معیار داشته باشید تا بتوانید بسنجید که در فلان  معامله موفق میشویم  یا نمیشویم.